کد مطلب:125044 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:360

سوخته جگر


تو مپندار كه آتش زده ای بر جگرم

تو مپندار كه زهر تو شده كارگرم



دل من بیشتر از پیش برافروخته بود

جگرم از اثر واقعه ای سوخته بود



تو ندانی كه چها من به دو چشمم دیدم

تو ندانی من مظلوم چها بشنیدم



همره مادرم از كوچه گذر می كردم

گاه رفتن كه به اطراف نظر می كردم



ناگه آن كوچه به پیش نظرم نیلی شد

صورت مادرم از كین، هدف سیلی شد

سعید خرازی